در دنیای دیجیتال برای اینکه بتوانیم عملکرد سایتمان را بسنجیم، یکسری معیار در اختیار داریم. نرخ کلیک یا Click Through Rate یکی از این معیارهاست. اما نرخ کلیک چهچیزی را اندازهگیری میکند و چه کمکی به ما میکند؟ نرخ کلیک عملکرد سئوی سایتمان را با اندازهگیری تعداد بازدیدها و تعداد کلیکهای آن نشان میدهد.
اگر بخواهیم خیلی ساده سئو را توضیح دهیم باید بگوییم که هر مطلبی که در سایتمان ایجاد میکنیم با هدف دیده و خوانده شدن است. برای دیده شدن محتوای سایت، در موتورهای جستوجو، باید از کلمات کلیدی مناسب و کلیکخور استفاده کنیم. به این فرایند بهطورکلی سئو میگوییم. حالا نرخ کلیک معیاری است که نشان میدهد چه تعداد کاربر از سایت ما بازدید و پس از دیدن لینکهای سایت بر روی آن کلیک میکند. درواقع به کمک نرخ کلید متوجه میشویم چقدر در سئوی سایتمان موفق بودهایم و آیا در استفاده از کلمات کلیدی عملکرد درستی داشتهایم یا خیر.
محاسبه نرخ کلیک یا CTR
گفتیم نرخ کلیک نشان میدهد که در فهرست موتورهای جستوجو چقدر در جذب افراد برای بازدید از صفحه وبسایتمان عملکرد درستی داشتهایم.
با اینکه نرخ کلیک معیار بسیار مهمی است، اما محاسبه آن خیلی سریع و آسان است. برای این کار کافی است تعداد دفعات کلیکشده در سایت را بر تعداد کل بازدید یا ایمپرشنهایی (impression) که داشتهایم، تقسیم کنیم:
تعداد کلیک ÷ تعداد بازدید = نرخ کلیک
برای مثال، اگر نرخ کلیک ما ۵ درصد است، یعنی از هر ۱۰۰ نفر، ۵ نفر بر url سایتمان کلیک می کنند.
چرا نرخ کلیک یا CTR مهم است؟
همه ما دوست داریم که افراد بیشتری از وبسایت ما بازدید کنند، زیرا هرچه نرخ کلیک بیشتر باشد شانس بیشتری برای افزایش مشتریان داریم.
نرخ کلیک از نظر استراتژی نیز مفید است. میتوانیم از آن برای پیشبینی ترافیک ارگانیکی که موتورهای جستوجوی ایجاد میکند استفاده و موضوعات محتوای سایت را اولویتبندی و بهینهسازی کنیم.
اجازه دهید توضیح بیشتری دهیم. وقتی کاربری موضوعی را در گوگل جستوجو میکند، فهرستی از مقالات مختلف به کاربر نمایش داده میشود. به این فهرست سرپ (SERP) گفته میشود. بیشتر کاربران تمام مقالات این فهرست را نمیخوانند، فقط روی بعضی از آنها کلیک میکنند. حالا در این بین، نرخ کلیک به ما میگوید چند درصد از کاربرانی که لینک مقالات ما را دیدهاند یا دقیقتر بگوییم، گوگل به آنها نمایش داده است بر آن کلیک کردهاند. با دانستن این موضوع ما میتوانیم استراتژی بهتری برای محتواهای سایتمان تدوین کنیم. چون متوجه میشویم که آیا محتوای مقالات ما با نیت کاربر مطابقت داشته یا خیر.
نرخ کلیک در انواع تبلیغات هم بسیار مهم و کاربردی است. چون باز هم متوجه میشویم آیا تبلیغات ما برای کاربر جذاب بوده است و توانسته توجه کاربر را جذب کند یا خیر.
نرخ کلیک چه اهمیتی در تبلیغات کلیکی دارد؟
گفتیم که نرخ کلیک در ارزیابی هزینههای کمپین و رتبه صفحه ما در جستوجوهای ارگانیک مهم است. قبل از بررسی دقیق، لازم است که ارتباط بین نرخ کلیک و سایر کلمات اختصاری مهم بازاریابی دیجیتال را درک کنیم.
در بازاریابی دیجیتال، تبلیغات کلیکی روشی برای محاسبه هزینه تبلیغات است. نرخ کلیک در آنجا که روش تبلیغات کلیکی «پرداخت بهازای هر کلیک» (PayPerClick) باشد، نقش مهمی دارد. زیرا ما فقط برای کلیکهایی که روی محتوا انجام میشود، هزینه پرداخت میکنیم.
در روش تبلیغاتی «پرداخت بهازای هر نمایش» (Cost Per Mile)، هزینه تبلیغات را بر اساس «هر هزاربار نمایش تبلیغات» و بدون توجه به کلیک کاربران قیمتگذاری میکنند.
اما نرخ کلیک چه اهمیتی در تبلیغات کلیکی دارد؟ یکی از عواملی که امتیاز کیفیت تبلیغات گوگل را نشان میدهد، نرخ کلیک است. هرچند برای این ارزیابی، موضوعات دیگری مانند تجربه کاربر در صفحه فرود و مرتبط بودن محتوا نیز در نظر گرفته میشود. بااینحال و بدون شک مهمترین مؤلفه کیفیت، نرخ کلیک یک کمپین است.
بااینحال، نرخ کلیک برای کسانی که یک مدل CPC را برای قیمتگذاری انتخاب میکنند ضروری است و هرچه نرخ کلیک بیشتر باشد، کارایی تبلیغات بیشتر خواهد بود.
دلایل مختلفی برای اهمیت نرخ کلیک در تبلیغات کلیکی، بهویژه پرداخت بهازای هر کلیک، وجود دارد که مهمترین آن ازدستندادن زمان است. زیرا این امکان را میدهد تا بهترین موضوعات را برای افزایش کلیک انتخاب و برای آن سرمایهگذاری کنیم.
کاربرد نرخ کلیک چیست؟
در رقابت رورافزون امروزی، دانستن کارایی و ارزیابی برنامه بازاریابی بسیار ضروری است. تمام استراتژیها و اقدامات ما برای تأثیرگذاری بر کاربر است. نرخ کلیک برای دستیابی به این هدف اهمیت دارد: ارزیابی کیفیت کلمات کلیدی و تبلیغات کلیکی.
بنابراین اگر میخواهیم منابع و عملکرد سایت خود را با کمترین هزینه ارزیابی کنیم، نرخ کلیک بهترین روش برای آن است.
با استفاده از نرخ کلیک، میتوانیم مشخص کنیم که کدام کمپینها کارآمدتر هستند و موجب افزایش کلیک کاربران بر یک پیوند میشود.
به کمک این معیار میتوانیم کارایی واقعی استراتژیهای خود را درک و ارزیابی کنیم که آیا استراتژی ما بهدرستی اجرا میشود یا خیر.
با سنجش نرخ کلیک، تصمیمگیری برای اقداماتی که بیشترین تاثیر را بر کاربر ایجاد میکند بسیار سادهتر میشود.
چگونه نرخ کلیک را در فهرست سرپ (SPRT) گوگل افزایش دهیم؟
اما چگونه میتوانیم نرخ کلیک کردن را در فهرست صفحه نمایش گوگل افزایش دهیم؟ به خواندن این مقاله ادامه دهید تا نکات مفیدی را در این باره در اختیارتان بگذاریم.
نوشتن عناوین جذاب و کلیکخور
تا حالا برایتان اتفاق افتاده که با سرعت در اتوبان در حال رانندگی باشید بعد ناگهان توجهتان به قیمت محصولاتی که بعضی وانتیها کنار اتوبان میفروشند، جلب شود و سریع سرعتتان را کاهش دهید و به عقب بازگردید؟ عنوان جذاب یا کلیکی، در فضای وب نیز چنین ویژگیای دارد. یعنی توجه مخاطب را برای خواندن محتوا جلب میکند، بنابراین، نوشتن عناوینی که بهطور دقیق محتوای صفحه وب را نشان دهد بسیار مهم است.
مراقب باشیم برای نوشتن یک عنوان خوب و ترغیبی، که بتواند در لحظه توجه کاربر را به خود جلب کند، از عناوین توخالی و فریبدهنده استفاده نکنیم و به تجربه خواننده احترام بگذاریم. زیرا وقتی اعتماد خواننده را از دست بدهیم، دیگر نمیتوانیم آن را بازگردانیم.
تطبیق برچسب عنوان با تگ H1
نتایج Ahrefs (ابزار قدرتمندی که به کمک آن سایت خود را از نظر سئو آنالیز کنیم) در ۹۵۳هزار و ۷۶ صفحه، نشان داده است که گوگل در ۳۳.۴ درصد مواقع برچسبهای عنوان را بازنویسی میکند. اما اگر عنوان با برچسب H1 صفحه مطابقت داشته باشد، احتمال کمتری وجود دارد که گوگل برچسب عنوان را در نتایج جستوجو تغییر دهد.
خیلی ساده یعنی اینکه کاربران و موتورهای جستوجو ترجیح میدهند عنوان و تگ H1 با محتوای داخل مقاله مرتبط باشد و مطابقت داشته باشد.
انتخاب عناوین کوتاه
عنوان صفحه باید کمتر از ۵۸۰ پیکسل (حدود ۵۰ تا ۶۰ کاراکتر) باشد تا در نتایج موتور جستوجو کامل نمایش داده شوند. این طول عنوان در صفحه نمایش موبایل و دسکتاپ استاندارد است.
هنگام نگارش عنوان و توضیحات متادیسکریبشن باید دقت کنیم که مفاهیم محتوای صفحه را بهدرستی در آنها منعکس میکنیم و نیت کاربر را پاسخ میدهیم.
درک نیت کاربر
هدف از جستوجو و نیت کاربر چیست؟ چرا کاربر این جستوجو را انجام داده است؟ کاربر انتظار دارد پاسخ چهچیزی را پیدا کنند؟
اینها سوالاتی است که پیش از نوشتن عناوین باید به آنها پاسخ دهیم. زیرا در فهرست سرپ گوگل اولین چیزی که کاربر را برای کلیک کردن متقاعد میکند، پاسخ کامل صفحه ما به نیت کاربر است.
کار دیگری که برای این منظور میتوانیم انجام دهیم این است که کلمه کلیدی را در عنوان و توضیحات متا بیاوریم تا کل محتوای ما با هدف و نیت کاربر هماهنگ شود.
ایجاد نیاز
چرا یک کاربر باید از میان فهرستهای طولانی مقاله ما را انتخاب کند؟ برای پاسخ به این سوال باید بدانیم عناوینی که در مخاطب نیاز ایجاد کنند حتما خوانده میشوند. برای مثال اگر قرار است درباره انجام کار سختی مقاله بنویسید، در عنوان مقاله بگویید چگونه مقاله شما کمک میکند کار سختی را ساده انجام دهند. مثل راهنمای گامبهگام نگارش بلاگپست یا آموزش گامبهگام تعمیر چرخخیاطی و … .
ارائه آمار
ارائه آمار در عنوان برای بیشتر کاربران جذاب است و در نگاه اول این احساس را در آنان ایجاد میکند که برای افزایش آگاهی مقاله ما را بخوانند. برای ارائه آمار نیازی نیست به منابع خاص تحقیقاتی دسترسی داشته باشیم. خیلی ساده میتوانیم آمارهای یک نظرسنجی را برجسته کنیم. مثل: «بهترین منابع یادگیری زبان انگلیسی در ۲۰۲۲».
افزودن مزیت
گاهی میتوانیم با افزودن پرانتز به عنوان مقاله مزیتی را به مخاطبان ارائه دهیم که باعث ترغیب آنها به کلیک کردن شود. مزیت اضافی همیشه برای کاربر جالب است. مثل: چگونه کودک خود را تربیت کنیم (تکنیکهایی برای فرزندپروری موفق).
استفاده از اعداد
عناوینی که در آنها از اعداد استفاده شده به خواننده نشان میدهد که مقاله شما فهرستی را به آنها ارائه میدهد. فهرست برای بیشتر افراد جذاب است. زیرا این احساس را در آنها القا میکند که با محتوایی سازماندهی شده و روان مواجه هستند. مثل این عنوان: «۷ تکنیک تبلیغنویسی» یا «۵ باور اشتباه در تبلیغات».
چگونه بفهمیم نرخ کلیک زیاد است یا کم؟
مسلم است هرچه نرخ کلیک ما بیشتر باشد، یعنی فروش بیشتر یا کسبوکار بهتری داریم. اما از کجا بفهمیم نرخ کلیک ما زیاد است یا کم؟ بهطورکلی، نرخ کلیک ۳ درصد یا بیشتر نرخ کلیک استانداردی است.
برای ارزیابی زیاد یا کمبودن نرخ کلیک، علاوهبر تجربیات خود در تبلیغات، باید به نرخ کلیک سایت رقبایمان توجه کنیم.
این مقایسه باید در یک کلمه کلیدی خاص باشد. اگر نرخ کلیک ما کمتر از نرخ کلیک رقبایمان است، یعنی گوگل صفحه ما را با نیاز کاربر کمتر مرتبط میبیند.
بهطور کلی تعیین نرخ کلیک رضایتبخش مستقیما با عملکرد کمپین تبلیغاتی ما و رقبا بستگی دارد.
همچنین، در بررسی دقیق نرخ کلیک، باید مدلهای کمپین را تفکیک کنیم، زیرا ممکن است اهداف تبلیغاتی ما متفاوت باشد و در کمپینی هدف بازدید بیشتر باشد و در کمپین دیگری کلیک بیشتر.
چگونه نرخ کلیک کلمات کلیدی و تبلیغات را افزایش دهیم؟
برای افزایش هرچه سریعتر نرخ کلیک و افزایش کارایی اقدامات بازاریابی، راهکارهای مهمی را در ادامه ارائه میدهیم.
کلمه کلیدی اصلی را در تبلیغ خود درج کنیم
کلیدواژه اصلی کمپین تبلیغاتی خود را انتخاب و آن را در متن و عنوان خود بیاوریم.
وقتی این کار را انجام میدهیم، تجربه کاربری درستی خلق میکنیم. زیرا کاربر با کلمه کلیدی درستی محتوای ما را جستوجو کردهاند و میبینند.
اصطلاحات نامربوط را حذف کنیم
داشتن یک کمپین بهینهشده، بدون حذف عباراتی که به کسبوکار ما ربطی ندارند ،بسیار دشوار است. خیلی بیمعنی است که برای کلمات و عبارات تبلیغاتی که هرگز استفاده نمیشود، هزینه کنیم. بنابراین، بهتر است فهرستی از کلمات نامرتبط را که برای خدمات یا محصول ما انجام نمیشود، تهیه کنیم.
دعوت به اقدام (CTA) کنیم
دعوت به اقدام (CTA) جذاب برای افزایش نرخ کلیک ضروری است. بهوضوح آنچه از کاربر خود انتظار داریم انجام دهد را مشخص کنیم.
بر عباراتی مانند «اکنون ثبتنام کنید» یا «با ما تماس بگیرید» سرمایهگذاری کنیم و برای کاربران صفحه فرود ایجاد کنیم تا اقدام خواستهشده را انجام دهند.
URL را تنظیم کنیم
برخی کاربران اینترنت به URL توجه میکنند تا ببینند آیا آدرسی که برایشان ارسال میشود، حاوی عبارت کلیدی هست یا خیر.
هرچیز ناآشنا، موجب عقبنشینی و بازگشت کاربران میشود. بنابراین، سایت + کلمه کلیدی را در URL خود بگنجانیم و آزمونهایی را برای سنجش میزان پذیرش عبارات خاص توسط مخاطب انجام دهیم.
یک استراتژی کارآمد را توسعه دهیم
طبیعتاً یک استراتژی کارآمد به نتایج بهتر منجر میشود. این کار دستیابی به تبلیغات بیشتر را آسانتر میکند.
حقیقت این است که داشتن بازگشت سرمایه (ROI) را افزایش میدهد. برای انجام این کار، لازم است ایدههای خود را روی کاغذ بیاوریم و ببینیم آیا ارزش سرمایهگذاری برای افزایش نرخ تبدیل را دارد یا خیر.
سخن پایانی
همانطور که در این مقاله خواندید، نرخ کلیک (CTR) مستقیماً در رتبهبندی گوگل تأثیر میگذارد. بنابراین، برای اینکه نتایج بهتری داشته باشید، مهم است که همهچیزهایی را که در اینجا یاد گرفتیم را به کار بگیریم. در بازاریابی دیجیتال، نظارت دقیق بر معیارهای مختلف عامل مهمی برای موفقیت و برنامهریزی است. به کمک نرخ کلیک علاوه بر اینکه متوجه میشویم چه زمانی یک کمپین تبلیغاتی موثر بوده است، میتوانیم از استراتژی سایر جنبههای سایتمان را آنالیز کنیم و اقدامات موثری انجام دهیم.
نظر بدهید